REZA JON
 
 
جمعه 22 شهريور 1392برچسب:<-PostCategory->, :: 16:41 ::  نويسنده : REZA ATASKAR


699666999999666999999666996666666996666699999666669966666699
699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699
699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699
699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699
699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996
699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 
 
 
 
 
 
 
 
 

حالا Ctrl+Enter

بعدا شماره 9 رو وارد کنید.



Ctrl+F رو بزنید.

 
شماره های بالا را انتخاب کنید


چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:قلب, :: 20:21 ::  نويسنده : REZA ATASKAR

 

 

دختروپسربه هم قول داده بودندکه همیشه باهم باشند.مخصوصاپسرکه همیشه میگفت قلب من همیشه ازان توست"امادخترگاهی اوقات به حرفای پسرشک میکرد.                                                                         تااینکه دخترپس ازچندمدت به علت مشکل بیماری قلبی به بیمارستان رفت ونیازمندیک قلب پیوندی شد.وپس ازمدتی طولانی که قلبی رابه دخترپیوندزدندوحالش کاملاخوب شدوهمین طورکه برروی تخت بیمارستان خوابیده بودوباخودمیگفتاوهمیشه به من میگفت قلبم ازان توست امادراین مدت حتی یک بارهم به من سری نزد.همین طورکه داشت این حرف هارومیزدپرستاری به اونامه ای دادوگفت:اینوصاحبش به من دادتابه شمابدهم ولی وقتی که حالتان کاملاخوب شده باشد.دخترنامه رابازکردپسردران نوشته بود:حتماازدستم ناراحتی که چراتوی این مدت به ملاقاتت نیامدم.ولی دستتوبذارروقلبت من اونجام*بهت گفته بودم قلبم ازان توست وحالاقلبی که درسینه ی توست مال من است یعنی مال ماست بازم میگم  قلبم برای همیشه برای توست.                                      همیشه اولش خوبه                    همیشه اولش عشقه                                                                               پس دخترازان شببه امیدرویای پسرمیخوابیدونمیخواست باورکندکه پسرنیست.                                            همیشه اخرش سخته................




چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:تنهایی>بی وفایی, , :: 20:18 ::  نويسنده : REZA ATASKAR

 

 
دلم میگیردازادمایی که فقط به ظاهرهستن ولی درعمل حتی یک مترسک هم نیستن....دلم گرفته من هستم اوهست ولی قسمت نیستعجب قسمتی تابه حالفقط مرا تنهاکرده است....خسته شدم ازبس جاده ی رویاهایم راتنهایی سفرکردم خسته شدم.....نمیدانم چراولی همیشه فقط فاصله دوتاپلک هایم بادیدن اوبهشت میشودولی صدافسوس که من برای اوفقط یک هوس هستم وبس....به قول معروف مردان در دریای عشق به وسعت دریانامردند....حال به من بگوییدچگونه جاده ای راکه دربلوررویاهایم باردپای اوساختم چگونه نابودش کنم؟؟؟


شنبه 16 شهريور 1392برچسب:زندونی, :: 11:40 ::  نويسنده : REZA ATASKAR

 کجایی که تنهایی و بی کسی


با من آشنا کرده حسه غم و

ببین داغ دوری از آغوش تو

به زانو در اورده احساسم و

همه فکر و ذهنم شدی و هنوز

داره آب میشه دلم پای تو

ببین قفل لبهای من وا شده

من و قصه گو کرده چشمای تو

خیالم و از عمق دلواپسی

تا رویای بوسیدنت میبرم

سکوت شب و گریه پر می کنه

شبایی که از خواب تو می پرم

نشد قسمتم باشی و پیش تو

به لبخند هر روزت عادت کنم

من و محو چشمای مستت کنی

تو رو مثل کعبه عبادت کنم

من این کنج زندون ماتم زده

تو بیرون از این جا تو رویای من

من این گوشه جای تو غم می خورم

تو بیرون از این میله ها جای من

دارم تو هوای تو پر میزنم

داری غصه هام و نفس می کشی

به یادت رها می شم از این قفس

تو از غصه ی من قفس می کشی

از این شهر خاکستری دلخورم

از این بغض پیچیده تو لحظه هام

تو این روزهای پر از بی کسی

تو تنها تنها تو موندی برام

نباید چشامون از عشق تر بشه

به خشکی این شهر بر می خوره

هنوزم یکی تو ی پس کوچه ها

داره عاشقی رو سر میبره

 


09967746869507104017 تصاویر عاشقانه و دلتنگی بسیار زیبا



شنبه 16 شهريور 1392برچسب:اشک عاشق عشق مرگ, :: 10:56 ::  نويسنده : REZA ATASKAR

 مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند

هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم افتاده‌ای مثل مرا
چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند

مژگان عباسلواشک عاشق عشق مرگ



جمعه 8 شهريور 1392برچسب:سرزمین پاک , :: 10:51 ::  نويسنده : REZA ATASKAR

 ای سرزمین پاک 

 

با اولین شکوفه‌ی هر سال،
در دشت چشم‌های تو،

بیدار می‌شود: باغ پر از شکوفه‌ی اندیشه‌های من .

در دشت چشم‌های تو - این دشت‌های سبز -
هر باغ شعر من 
پیغام بخش جلوه‌ی روزان بهتریست .
هر غنچه،
هر شکوفه،
هر ساقه‌ی جوان،
دنیای دیگریست .

ای سرزمین پاک 
من با پرندگان خوش آوای باغ شعر 
در دشت چشم‌های تو ، سرشار هستی‌ام .
من با امید روشن این باغ پرسرود 
در خویش زنده‌ام .
دشت جوان چشم تو ، سبز و شکفته باد .

 

"فرخ تمیمی"

 

از مجموعه: سرزمین پاک



 اینجا تهرانه یعنی شهری که هر چی که توش میبینی باعث تحریک 

تحریک روحت تا تو آشغالدونی میفهمی تو هم آدم نیستی یه آشغال بودی 

اینجا همه گرگن میخوای باشی مثه بره بذار چشم و گوشتو من باز کنم یه ذره 

اینجا تهران لعنتی شوخی نیستش خبری از گل و بستنی چوبی نیستش 

اینجا جنگل بخور تا خورده نشی اینجا نصف عقده ایین نصف وحشی 

اختلاف طبقاتی اینجا بیداد میکنه روح مردم و زخمی و بیمار میکنه 

همه کنار همن فقیره و مایه دار خفن توی تاکسی همه میخوام کرایه ندن 

حقیقت روشن خودتو به اون راه نزن روشنترش میکنم پس بمون جا نزن 

خدا پاشو ......من چند سالی باهات حرف دارم 

خدا پاشو..... پاشدی نشو ناراحت از کارم 

کجا هاشو دیدی تازه اول کارم 

خدا پاشو ... من یه آَشغالم باهات حرف دارم 


نمکی با چرخش کنار یه بنزه هیکلو چرخش باهم کرایه ی بنزه 

من و تو اون بودیم از یه قطره حالا ببین فاصله ی ما ها چقدره 

دلیل چرخش زمین نیست جاذ به پول که زمین و میچرخونه جالبه 

این روزا اول پوله بعد خدا همه رعیت ارباب کدخدا 

بچه میخواد با یتیمی بازی کنه بابا نمیذاره یتیم لباسش کثیفه چون که فقط یکی داره 

همه آگاهیم از این بلایا حتی فرشته هم نمیاد این ورا تا نشیم فنا با همین بلایا 

اما کمک نخواستیم اشک بریزه کافیه همین برا ما آدم مریض حرفامو ترک کرد 

تموم نکردم حرفامو برگردم 

خدا پاشو ......من چند سالی باهات حرف دارم 

خدا پاشو..... پاشدی نشو ناراحت از کارم 

کجا هاشو دیدی تازه اول کارم 

خدا پاشو ... من یه آَشغالم باهات حرف دارم 

تا حالا شده عاشق دختر بشی میخوام حرف بزنم رکتر بشین 

پیش خودت میگی اینه عشق تاریخی اما دافت با یه بچه مایه دار خواب دیدی 

خیره یادت باشه غیره خودت بزن قید هرچی آدم تو کنارت میبینی چو عیبه 

یکی همسن تو سوار ماشین خدا بهت پوزخند میزنه میکنی با کینه دعا



 صف بست و یک

هه هه هه داری میری

ببین چند بار در سال هر سال از کار روی رپ فارس

پشیمون میشم از آن فرجام اینه که من پابرجام

هنوز رپ فارس (برگ رو ماست//-پهنه رو باز ؟) سر جام باز سرپام واسه رپ هرگام

شدن عملی شدن حرفام واسم اشعار همه به نقل سرداب

قافیه های دوز(تون) همه بر باد میزنم فریاد تا بمونه تریاد

چو میکنی دریافت هیچ کسو دریاب آهنگساز مهدیارباشه واجب باشه

تنظیم واجه کردی تو پاچه هنوز مثل سابق صامت ثابت میمونه تو ساکت

میشه رپه راکت بشین همه ساکت چون که هیچکس مینویسه میگه اینه بینشیکه

میشه بیشه وقتی که ریشه پس که دیگه میشه وقتی که دیگه فهمیدی این که

قافیه رو شلیک کنه مثل مسلسل مسلماً من مسلحم مثل مسلسلم نزن ضد حال از اون قافیه ها

مغزت توی سه گوشت قافیه داد سه تا قافیه را به هم نزدیک کنم همینان که باعثه اینه که همگی مرغوب

شدن

همه برپا برپا با رپ هیچکس تکون بدین دستا

من بازی رو شروع کردم حالا من لم میدم نگاه میکنم تو رو از ترز بازی لذت ببرم

چون آخر سر من میشم قلباً توی رپ ولی من رپ هست سرشت و ماه سلیقه ام

یه مثال بارز اگه حافظ با اون اشعار نافذ

بشه حاضر تا جلوی من بشه آره توی رپ اشعارش وافکارش افعالش

همگی میشن باطل چون که هیچکسه واسه رپ فارس باعث

چیزی که گفتم بود اقدام میکنم اقرار شاعرای فارسی

منو کردن اغفال تا به رپ کردن کنم اقدام منم بالا ممبر نتیجه همت

انقد گذشت که به من بعد که من بعد اهل وقلب با هر قدمت میکنه واسم خدمت

میگن همه قصه است اما اینه قسمت رپ فارسی بی من مثل بچه بی پدر

من هر چی میگم میگن هیچکس پیله کرد من غرب زدگی رو کردم ریشه کن

من مردنم مثل مرگ معمار میشه این بیت پیشه من یه مهمان(تکه مادر)
صفر دو یک.....صفر دویک


 

تکست آهنگ اون منم هیچکس گوگوش

: سروش

اشک تو چشامه قلم گریه کن
ببین من هر چند بدم خیلی خب
اما بدون که هیچکس غیر تو
هیچکس و نداره اینم هدیه شد
از طرف دنیا با میل خود نگرفتمش منم عین تو
کسی رو ندارم تو به رازم محرمی
میگم تا بنویسی تا باشه بازم مرهمی
من اگه رپ میکنم چون چیزی تو دل دارم
واسه تفریح نیست چیزی تو دل دارم
اینو درست میگن که عقل به چشمه
بذار بهت نشون بدم یه چشمه
من آدم شادی نیستم واسه همین
همین غم توی چشمام داره کمین
پس همین شده دلیل بر اینکه
همه برداشت بد دارن از این
من شادم که باشم رگه ی تلخی دارم
مریض نیستم بیماری قلبی دارم
میگم من این بارم من همونیم که بغض تو گلوم میشکنم
صداشو همه آدمای پهلوم میشون

 

گوگوش :
اون که هر چی ابره دنیاس
خونه داره تو چشاش
اون که ناچاره بخنده اما گریس خنده هاش
اون که تو شهرش غریبه
با یه عالم آشناس
هیچکدوم باور نکردن غربت تلخ صداش
اون منم اون منم اون منم

 

بغضمو توگلوم میشکنم

: سروش

من از بچگی بزرگ شدم با یه عقده
پس نپرس چرا وحشیم چون که
بعضی وقتا یه حس به من میگه
توی وجودت عشق داره کم میشه
منو بچگیام آدم حساب نمیکردن
مسخره کردن نظاره میکردن
بزرگتر که شدم دیدم دیگه وقتشه که یه کمی از کینه های دلم کم بشه
تلافیشو در آوردم سر دشمنام چیزایی به چشم دیدم خیابون کشت مرا
دیگه عقده داره لبریز میشه واسه خالی کردنش هیچکس تمرین دیده
من تنها نیستم خیلیا مثل منن حرف من میمونه واسشون مثل مدد

من مریض نیستم یه کم عقده دارم
نوازش دل همسانو عهده دارم
هنوزم که هنوزه اشکام آبین
دو تا چشمو نبین اشعار کافین
اون منم که بغضا تو گلوم میشکنه
فقط تو نیستی خدا هم اینو میشنوه

: گوگوش

اون که خیلی قصه داره
روی لبای بی صداش
مونده فریادش تو سینه
در نمیاد از لباش
قد یه دنیا کتابه
با یه عالم گفتنی هر کدوم از قصه هاش

اون منم اون منم اون منم



 ...


ببخشید ولی

منو چپ چپ نگاه نکن عمدا

میخوای بیام حتما من باعث شر شم

تو با چند شر خر

اینو داری در سر

تا که حالی از من

بگیریو شر کم کنی

در شکم طوری که با اطمینان فاصله اونقد کمه که یه واحد میخوام

من اهل عملم بعد عربدم مساله علناً نه بعداً کسی نیست که نداشته باشه اثرم

من اصلاً نمیخوام کم بشه فاصلم

منو تحریک نکن چون یه قاتلم

شده تیکه تیکه شم از شما یکی میمیره

یکی داره شماره 110 رو میگیره

صدای آژیر میاد کوچه رقص نور داره

تو به کلان میگی که این قصد جون داره

تا یه سر بچرخونی سروش نیست دیگه

یه کلان دنبالشه و داره ایست میده

من زندان نمیخوام برم

بگو چرا داری منو هل میدی

من زندان نمیخوام برم

پس چرا داری منو هل میدی

من زندان نمیخوام برم

پس چرا داری منو هل میدی

من زندان نمیخوام برم

پس چرا داری منو هل میدی

من زندان نمیخوام برم

پس چرا داری منو هل میدی

من زندان نمیخوام برم

پس چرا داری منو هل میدی


 


 همه چی از اونجا شروع میشه که تو چیزی میبینی 


میگی این همون چیزیه که تو رویاها میدیدی 

میچینی واسه رسیدن به چیزی که آرزوته 

آره اونه چیزیکه کمک تو باشه پوله 

حال و روز ما که همه چی رو میبینیم اینه 

شاید باید ببندیم چش و گیریم این میشه 

اما دیدنی ها رو دیدیم و دیگه دیر شده 

میگه این دیگه دنیا و توی دین پره 

که به دنیا و هرچی که توشه دل نبند 

چشم من خیلی چیزا رو گرفت و ول نکرد 

تقصیرمن نیست پسر این کار دله 

این بار که شعر من نیس این کار دله 

این باره چشمه بچه این که چاره نشه 

میخواد بخره اسباب بازی و پدر بیچاره 

نکه نخواد اما توی جیب پولی نیست دیگه 

دستش رو سر پسره میگه روزی میرسه 

که تو به هر چی که میخوای میرسی پسر 

از پدرمن بود پسر این رسید به من 

نیس کسی که ضرب ازاین حسی که من دارم دربیاره 

پی بی حسی به من میده دلیل رپم اینه 

همیشه من از این یه دیدم اون مرضی که

دارم در عذابم بدون نفهمیه که 

اگه دیده نباشه دل ساکته ماها قربانیه 

چشیم این ثابته 

ز دست دیده و دل هر دو فریاد 

که هر چی دیده بیند دل کند یاد 

بسازم خنجری نیشش ز فولاد 

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان REZA JON و آدرس reza.ali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 194
بازدید کل : 8257
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1


Alternative content