REZA JON |
|||||||||||||||||
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:دوباره میسازمت وطن --- متن ترانه های داریوش اقبالی, :: 14:46 :: نويسنده : REZA ATASKAR
دوباره میسازمت وطن
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب: متن اهنگ پارسال با هم, :: 14:36 :: نويسنده : REZA ATASKAR
پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم
زیارت برگشتنی یه دختری خوشگل و با محبت همسفر ما شده بود همراهمون میومد به دست و پام افتاده بود این دل بی مروت میگفت برو,بهش بگو آخه دوستش دارم میگفت بگو هرچی میخواد بگه بگه,هرچی میخواد بشه بشه هرچی میخواد بگه بگه هرچی میخواد بشه بشه راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم راز دلم را گفتم این رو جواب شنفتم تو (نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیلی كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم
راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم
تو(نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم گفتم به اون زیارتی كه رفتم قسم به اون عبادتی كه كردم قسم به اون قفل و دخیل كه بستم بعده خدا من تو رو میپرستم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم تو(نمیدونم چیچی)پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی
چهار شنبه 23 مرداد 1392برچسب:داستان كوتاه : عشق واقعی, :: 12:50 :: نويسنده : REZA ATASKAR
چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره . وقتی می گم داغ بود یعنی خیلی داغ بود . دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:هذیان یک مسلول , :: 20:8 :: نويسنده : REZA ATASKAR
همره باد از نشیب و از فراز کوهساران نه من دیگر بروی نکسان هرگز نمی خندم دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:متن شعر کنسل از خراطها, :: 18:22 :: نويسنده : REZA ATASKAR
خواهشم اینه بمون و کنسلش کن رفتن و یا اگه می خوای بری اینبار نفرین کن من و اینقدر سرت رو پایین نگیر آتیشم نزن این تو و این تیغ و شاهرگ هر چقدر می خوای بزن تیغ بردار دستام و خط خطی کن تلافیه عمری من زدم به قلب تو نگفتی کافیه تو رو به خدا قسم اون طور نگاه نکن به من لااقل چیزی بگو فحشی بده حرفی بزن عزیزم دستات نلرزه تیغ اول و بزن واسه خیانتا و بی محلیای من تیغ دوم و بزن بزار بریزه آبروم من خیانت کردم اما تو نیاوردی به روم سه و چهار و پنج و شش تیغا رو پشت هم بزن وقت جون دادنمم وایسا تو چشمام زل بزن شاید اون لحظه ببینی اشک چشمای من و بیا اشنا کن تیغ و رگهای من و نکته هنوز مهمم چرا گریه می کنی الان وقتشه بیای و منو راحتم کنی اگه باز منو ببخشی دل بسوزونی برام با چه رویی زنده باشم از خجالتت درام بزار با دستای پر مهر تو رو به قبله شم اونطوری شاید بیام حق با تو رو به رو بشم توی این دنیا نشد از تو نگهداری کنم شاید اون دنیا بتونم واسه تو کاری کنم تیغ دستت دادم اما عزیزم یادت نره دل به این سکوت تو از درد تیغم بد تره نکنه فهمیدی مثل خون تورگهایی منی که نه می تونی بری نه تیغ راحت می زنی نکنه می خوای ببخشی نه تو رو خدا بزن اگه بخشیدی عزیزم هی نگاه نکن به من تو که از خونم گذشتی تو که بخشیدی من و خواهشا پیشم بمون و کنسلش کن رفتن و یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:شعر طنز عروسي!(بسيار جالب) , :: 16:50 :: نويسنده : REZA ATASKAR
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست / با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است / لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ / معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه / با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها / پیش فامیل مقابل آبروداری کنید میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است / پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی / دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان / پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر / هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب / کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه / چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک / دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست / از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای / پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری / با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟ / با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور / بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |